سفارش تبلیغ
صبا ویژن



رامون - رانوسا






درباره نویسنده
رامون - رانوسا
مدیر وبلاگ : رانوسا[61]
نویسندگان وبلاگ :
رامون[3]
God father[3]

غصه ها را کرد باید تا نهایت ها فدای یک نگاه...
آی دی نویسنده
کانون دفاع از حقوق زنان و کودکان تهران
شاه فینقیلی
نوشته های تنهایی
جنبش برابری حقوق انسانی
فمنیست
عنکبوت سیاه
پورتره
ادوارنیوز
داروگ
درک رنج
حرف زن
وبلاگ فارسی

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
رامون - رانوسا

آمار بازدید
بازدید کل :86089
بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
 RSS 

   

نام:م.ح.مّ.د

نام پدر:امام حسن عسکرى(ع)

نام مادر: نرجس ( نرگس )

القاب:حجت ، خاتم ، صاحب الزّمان ، قائم ، منتظَر ، و از همه مشهورتر مهدى

شکل:چون ستاره درخشان نورانى ، و داراى خالى سیاه بر گونه راست 

زاد روز: شب نیمه شعبان 255 ، هنگام طلوع فجر

زادگاه:شهر سامراء

غیبت صغرى:از سنّ پنج سالگى به مدّت 69 سال

غیبت کبرى: با در گذشت چهارمین نماینده و سفیر آن حضرت از سال 329 آغاز گردید; و تا به هنگام فرمان الهى مبنى بر اجازه ظهور و قیام آن بزرگوار ، همچنان ادامه خواهد داشت.

محل ظهور: مکّه معظّمه.

محل بیعت: مسجدالحرام ، میان رکن و مقام.

یادگار أنبیاء: انگشتر سلیمان در انگشت او ، عصاى موسى در دستش ، و بطور خلاصه آنچه خوبان همه دارند او تنها دارد.

یاران: سیصد و سیزده نفر ( به عدد اصحاب بدر ) ، افرادى باشند که هسته مرکزى زمامدارى او را تشکیل دهند; و در حقیقت کارگردانان اصلى قیام مهدى(ع) ، و کارگزاران درجه اوّل انقلاب جهانى اسلام خواهند بود که از اطراف جهان به دور حضرتش گرد آیند.

مرکز حکومت: مسجد کوفه ، ــ  مرکز خلافت و حکومت جدّ بزرگوارش على(ع) ــ .

وزیر و معاون: عیسى(ع) از آسمان فرود آید و به عنوان وزیر با حضرتش همکارى نماید.

برکات حکومت و رهبرى او: درهاى خیر و برکت از آسمان به روى مردم گشوده شود; عمرها به درازا کشد; مردم همه در رفاه و بى نیازى بسر برند; شهرها همه بر اثر آبادانى و سرسبزى به هم پیوسته گردند ، آنچنان که مسافران را به برداشتن توشه نیازى نخواهد بود; و اگر زنى یا زنانى تنها از مشرق به مغرب روند کسى را با آنها کارى نباشد.

 

مهدی کیست ؟

از جابر بن عبدالله انصاری که گفته است از رسول خدا پرسیدم که من خدا ورسول او را می دانم ومی شناسم ام اولوالامر را نمی دانم . آن حضرت فرمود : ای جابر  ایشان خلفای من وامامان مسلمان بعد از من ، اول ایشان علی بن ابیطالب (ع) وبعد از آن حسن بن علی (ع) وبعد از آن حسین بن علی (ع) وبدنبال او محمد بن علی واو در تو رات معروف است به باقر وتو او را دریابی . ای جابر ، چون او را بینی سلام من را به او برسان وبعد از آن یک یک ائمه را نام می برد تا آنکه چون به حجت قائم ( عج ) رسید ؛ فرمود که نام او نام من باشد وکنیه من کنیه او وحجت خدا است وبقیة الله ؛ او در میان مردمان ، حق تعالی مشارق ومغارب را توسط او بگشاید واو از شیعه خود عنایت گردد.

 

ولادت حضرت مهدی (عج ) :

در سال 255 (ه . ق ) ، در سپیده دم روز جمعه ، پانزدهم ماه شعبان در شهر سامراپایتخت عباسیان ، دوازدهمین اختر آسمان  امامت وولایت حضرت حجة بن الحسن المهدی (عج ) در خانه امام حسن عسگری دیده به جهان گشود . نامش ، نام پیامبر - کنیه اش ، کنیه پیامبر - ابوالقاسم - مادرش نرجس ونام پدر بزرگوارش امام حسن عسگری (ع) است . آن یادگار الهی حجت ، قائم ، خلف صالح ، صاحب الزمان وبقیة الله لقب گرفته است و مشهورترین لقبش حضرت مهدی است .

و لادت با سعادتش از دشمنان پنهان مانده ونام ونشانش از بدخواهان در نهان ، زیرا حکومت خون آشام وقت ودستگاه ستمگر خلافت ، سخت در پی او ومشتاق یافتن ونابود ساختنش بود . تمام نیروی خود را در اطراف خانه امام حسن عسگری ( ع) متمرکز کرده ودهها جاسوس به کار گرفته بود ، بر هر جاسوسی ، جاسوسی دیگر گمارده بود تا از ولادت ولی خدا حضرت بقیة الله (عج) آگاه شده ، نو رخدا را خاموش کند ، ولی مشیت خداوند برآن تعلق گرفته بود که حجت خو را از گزند دشکنان حفظ کند .

 

احادیثی از شخصیت امام مهدی (عج ):

مهدی مردی است از فرزندان من که چهره اش چون اختر تابناک است . « پیامبر اکرم (ص) »

مهدی طاووس بهشتیان است . « پیامبر اکرم (ص) »

با مهدی ما حجتها گسسته می شود . او پایان بخش سلسله امامان ، نجات بخش امت واوج نور وراز نهان است . « امام علی (ع )»

اگر او [ امام زمان (عج) ] را دریابم تمام عمر به او خدمت می کنم . « امام صادق (ع) »

من یادگار خدا در زمین وجانشین وحجت او بر شما هستم .« امام مهدی (عج )»

من مایه امان اهل زمینم ؛ چنانکه ستارگان مایه امان اهل آسمان اند .« امام مهدی (عج ) »

 

غیبت :

این مولود مسعود دو غیبت دارد :

نخست غیبت صغرییا کوتاه مدت - که بعد از شهادت امام حسن عسگری (ع) « هشت ربیع الاول سال 260 ه.ق »  ( زمان 6 سالگی حضرت ) آغاز شد وتا سال 329 ه.ق ادامه یافت . در این دوره که 74 سال طول کشید شیعیان می توانستند توسط سفیران چهارگانه اش با آن حضرت تماس بگیرند وبا وی ارتباط برقرار کنند . این چهار تن نایب خاص ، که شیعیان می توانستند در دوران غیبت صغری توسط آنها با حضرت مهدی (عج ) تماس بگیرند ومشکئلات خود را به ناحیه متقدسه برسانند وپاسخ هاس لازم را دریافت نمایند ، عبارتند از : جناب عثمان بن سعید عمروی ، محمد بن عثمان بن سعید ، حسین بن روح نوبختی وعلی بن محمد مسعودی ، که با رحلت او باب « نیابت خاص » بسته شد . پس از آن ، غیبت کبری آغاز شد که از سال 329 ه.ق تا کنون استمرار یافته است ، وپایانش بر کسی جز خداوند آشکار نیست . در این دوره سفیر ونایب خاصی برای آن حضرت نیست و راه تماس رسمی وآشکار برای مردم وجود ندارد وبر آنهاست که از نواب عام امام (ع) - یعنی از فقهای پارسا وخویشتن دار- پیروی کنند .

در هر حال ، نهان زیستی آن حضرت بدین معناست که دور از چشم مردمان ولی در زیر همین آسمان کبود بسر می برد . اگر برخوردی هم برایش پیشامد کند ، اغلب ناشناخته می ماند ودیدار هایش با شیعیان تنها به اذن خداست .

دوران غیبت کبری امام معصوم ، دوران آماده نبودن شرایط سیاسی واجتماعی جامعه اسلامی برای پذیرش وجود علنی وآشکار امام معصوم است .

امام حسن مجتبی (ع ) درباره غیبت طولانی ( کبری ) حضرت مهدی (عج) چنین می فرماید : به درستی که خداوند ، تولد او را پنهان نگه می دارد وشخص او را غایب می کند تا این که هنگام خروج وقیام ، بیعت هیچ کس بر گردن او بنا شد . او نهمین فرزند بردارم حسین است فرزند سرور کنیزان ، خداوند عمرش را در هنگام غیبتش طو لانی می گرداند ، سپس او را با قد رت خود همانند یک جوان کمتر از چهل ساله آشکار خواهد ساخت .

 

احادیثی از غیبت امام مهدی (عج):

قائم را دو غیبت است : در یکی از آنها ( از بس طولانی است ) درباره اش گفته می شود : [ او مرد ومعلوم نیست به کدام وادی رفته است.] « امام باقر (ع) »

قائم را دو غیبت است : یکی طولانی ودیگری کوتاه . در غیبت نخستین جایگاه آن حضرت را شیعیان خاص او می دانند ، و در غیبت نخستین جایگاه آن حضرت را شیعیان خاص او می دانند ، در غیبت دوم از جایگاه او کسی جز خدمتکارانش ، که بر دین اویند ، آگاه نیست .« امام صادق (ع) »

چگونگی بهره مندی از وجود من در دوران غیبتم ، همچون بهره ای است که از خورشید می برند ، آن گاه که ابر آن را از دیدگان نهان می کند .« امام مهدی (عج ) »

 

ظهور چیست ؟

ظهور واژه ای در زبان عربی است که برگرفته از کلمه ظهر می باشد ، زبان شناسان عربی « ظهر » را حاکی از هر نوع بروز وآشکار شدن که همراه با قدرت وقوت باشد ، دانسته اند . به واژه ظهور در ایات وروایات نیز اشاره شده ، چنانچه در قرآن کریم هم در آیه شریفه « هو الذی ارسل رسل بالمهدی ودین الحق ... »  یعنی « اوست که پیامبر خود را برای هدایت ودین حق فرستاد تا او را بر تمام ادیان چیره سازد اگر چه مشرکان نپسندند » که در یک معنا پدیدار شدن با قدرت وشکوه است . در این آیه ظهور به دین اسلام وحقایق قرآن ومعارف اسلامی نسیت داده شده است .

 

احادیثی از ظهور امام مهدی (عج):

هرگاه آواز دهنده ای از آسمان آواز داد که . « همانا حق در میان خاندان محمد است » ، در آن هنگام نام مهدی بر سر زبان های مردم می افتد واز جام محبت او می نوشند وجز نام او بر زبان ندارند . « امام علی (ع) »

خداوند قائم ما را از پس پرده غیبت بیرون می آورد وآنگاه او را از ستمگران انتقام می گیرد . « امام حسین (ع) »

آنگاه کا برپادررنده عدالت (امام مهدی عج ) قیام کند ، عدالتش نیکوکار وبدکار را فر می گیرد . « امام حسین (ع) »

 آنگاه که قائم ما قیام کند ، خدا آفت را از شیعیام ما بزداید ودلهایشان را چون پاره های آهن [ استوار ]  سازد .« امام سجاد (ع) »

منم که زمین را از عدالت لبریز می کنم ، چنانکه از ستم آکنده است . « امام مهدی (عج ) »

 

انتظار :

شما امیدوار فرج وگشایش الهی باشید واز کمکهای خداموند نومید نگردید ؛همانا برترین اعمال نزد خالق یکتا انتظار فرج است .

 

 احادیثی از انتظارفرج :

برترین اعمال امت من انتظار فرج است . « پیامبر اکرم (ص) »

در انتظار فرج باشید واز رحمت خدا نومید نشوید . « امام علی (ع) »

آن که منتظر فرج ما است ، همچون کسی است که در راه خدا در خون خود تپیده  باشد . « امام علی (ع) »

منتظران ظهور امام مهدی (عج ) برترین اهل هر زمان اند . « امام سجاد (ع) »

در شب و روزت منتظر فرج مولایت باش . « امام صادق (ع) »

آنکه به ما ایمان آورد وسخن ما را تصدیق کند منتظر امر [ فرج ]  ما باشد ، همچون کسی است که زیر پرچم قائم به شهادت برسد .  « امام صادق (ع) »

منتظر ظهور امام دوازدهم مانند کسی است که در رکاب پیامبر خدا شمشیر کشیده است واز ایشان دفاع می کند . « امام صادق (ع) »

 

ساعات ولادت:

  در سال ???ه جمعه شب در ??شعبان ولادت خاتم الاوصیاء منتقم آل محمد(ص) آخرین امام بر حق و ولی مطلق خداوند حضرت بقیه الله حخه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شده است.

در این شب آب زمزم زیاد می شود به گونه ای که همه می توانند رویت کنند. ولی اکنون روی آن پوشیده است. در این شب برات آزادی از آتش برای افراد زیادی نوشته می شود و آن شب را شب برات یا شب مبارک یا شب رحمت گویند.

از امام باقر (ع) و امام صادق(ع) روایت شده است که فرمودند : وقتی شب نیمه ی شعبان شود:منادی از افق اعلی ندا می کند  ای زیارت کننده گان قبر حسین بن علی برگردید در حالی که گنا هان شما آمرزیده شده واجر شما با خدای شما ومحمد باشد) ولی کسی که استطاعت زیارت قبد امام حسین (ع) را ندارد قبور مطهر اءمه ی دیگر را زیارت کند و اگر این هم ممکن نیست با اشاره به طرف قبرشان سلام دهند.



نویسنده ( رامون) ساعت 11:34 عصر روز شنبه 87 خرداد 11

کوین اسپیسی : وقتی می خوای به آدما چیزی رو بگی کافی نیست که با دست بزنی رو شونشون ،
بلکه باید با پتک بزنی تو کلشون ، اونوقته که همه برمیگردن و بهت توجه می کنن !!
[ هفت - دیوید فینچر ]


  (اگر فکر می کنید این یک اعلان جنگ است.....راستش باید بگم کاملا درست فکر می کنید!!!!!!)


 


مکس : اولین باره که میای لس آنجلس ؟
وینسنت : نه ، بذار حقیقت رو بهت بگم ، هر بار که پامو تو این خراب شده میذارم لحظه شماری میکنم که ازش برم بیرون ، خیلی بی در و پیکره ، میفهمی ؟ من اینجوری حس میکنم ، تو چی دوستش داری ؟
-: اینجا شهر منه .
-: 17 میلیون جمعیت . اینجا پنجمین اقتصاد برتر رو در جهان داره و هیچ کس اون یکی رو نمیشناسه . تو روزنامه در مورد اون مرده خوندم که سوار متروی لس آنجلس شده بود و مرد.
-:اوه
-: شیش ساعت سوار مترو داشت تو شهر میگشت و هیشکی نفهمیده بود داره دوره لس آنجلس تشییع جنازه میشه ، مردم سوار میشدند و کنارش میشستند و پیاده میشدند . هیچکس متوجه نشد.


مکس : اون ... اون از بالا افتاد روی تاکسی ... اون افتاد ... از اون بالا افتاد روی تاکسی لعنتی من ، اه ... فکر کنم مرده باشه !
وینسنت : حدست درسته
-: تو اونو کشتی ؟
-: نه ، من فقط بهش شلیک کردم . گلوله و سقوط اونو کشتند

مکس : خوب ، اون با تو چی کار کرده بود ؟
وینسنت : چی ؟
-:اون با تو چیکار کرده بود
-: هیچی ، امشب اولین بار بود که میدیدمش .
-: اولین ملاقاتتون بود و تو انو اونجوری کشتی ؟
-: چیه ؟ مگه من فقط باید آدمایی که قبلا دیدم رو بکشم ؟

وینسنت:مکس ، شش میلیارد نفر تو این کره داره زندگی میکنند ، اون وقت تو داری به خاطر یه آدم چاق خودخوری میکنی ؟
مکس : خب اون کی بود ؟
-: واسه چی میخوای بدونی ؟ تا به حال اسم رواندا به گوشت خورده .
-: آره ، میدونم کجاست
-: خب ، یه روز غروب نشده ده ها هزار نفر کشته شدند . بعد ناگازاکی و هیروشیما این سریع ترین قتل عام بود . آب تو دلت تکون خورد ؟ مکس ؟
-: چی ؟
-: تو عضو عفو بین الملل ، آکسفام ، نجات نهنگ ها ، صلح سبز یا چیزی مثه اینا شدی ؟ نه . من یه خیکی لس آنجلسی رو کشتم و تو غمباد گرفتی .
-: هی ، من هیچ کدوم از اون رواندایی ها رو نمیشناختم .
-: اون یارو که تو صندوق عقبه رو هم نمیشناسی

وینسنت : یکی سوار مترو میشه و میمیره ، فکر کردی کسی متوجه میشه ؟


[ Collateral مایکل مان ]



نویسنده ( رامون) ساعت 12:15 صبح روز دوشنبه 87 اردیبهشت 16

شعر و احساسم را تقدیم می کنم

به خدایی که هرگز نبود

این آفتاب داغ را تقدیم می کنم

به خدایی که هرگز نیافریدش

سایه ی درختی انباشته از حفره های نور

می لغزد بر دسته ی مورچه ها.

درخت باد را نوازش می کند

و حفره ها مورچه ها را.

مورچه ها! کلونی عظیمتان را تقدیم می کنم،

به خدایی که هرگز نمی دانست چگونه می لغزید.

وجود احمقانه ی تو،

 توهم پوچ من بود،

از اینکه تنها نیستم.

اگر بودی

اگر می دانستی چه در من می گذرد

اگر آنقدر مرا دوست داشتی

مرا دیگر زنده نمی گذاشتی

فرصت ادامه؟

فرصت ادامه دادنم را هم به تو تفدیم می کنم

زندگی دوباره؟

زندگی دوباره ام نیز تقدیم تو

ای خدای پوسیده ی کودکی من

خدا بدادت برسد

و خدا رحمتت کند

زیر خروار ها خاک رفتی

سال ها سال پیش

و مرا تنها گذاشتی

در این آفتاب داغ ریش ریش

خدا لعنتت کند.

که هرگز نبودی!

که هرگز نبودی!

هرگز!!

(این یک شعر نیست.)



نویسنده ( رامون) ساعت 8:29 عصر روز یکشنبه 87 اردیبهشت 15